```

ساخت وبلاگ

آخرین مطالب

    امکانات وب

    امروز صبحِ عجیب و غریبی داشتم....مرگ متیو پری، خیلی خیلی خیلی برام ناراحت کننده بود...من با فرندز زندگی کردم....و میکنم همچنان....اونقدر این آدم هارو به خودم نزدیک میدونم که حالا انگار یکی از اعضای خانوادمو از دست دادم....فکر میکنم برای همه ی فن های این سریال همینطور باشه....و دوست داشتنی ترین شخصیت فرندز از نظر من کی بود؟چندلر‌...چندلری که دیگه نیست.....یکی از عادتای همیشه ی من توی تاریک ترین لحظات زندگیم، تماشای این سریال بود....نمیدونم قابل درکه یا نه...ولی من واقعا تو همه ی ناامیدیام، بعد دیدن یکی از اپیزودهای این سریال، احساس بهتری داشتم....انگار این ۶ نفر نمیخواستن و نمیذاشتن که حالم بد بمونه....از این به بعد ولی، تو اوج خستگیا و ناامیدیام نمیتونم برم سراغ فرندز....چون فکر اینکه رفیقِ عزیزم الان دیگه نیست، غمگین ترم میکنه....شاید خداحافظی با چندلر یعنی خداحافظی با فرندز...... ```...
    ما را در سایت ``` دنبال می کنید

    برچسب : نویسنده : donyayesaghua بازدید : 19 تاريخ : شنبه 13 آبان 1402 ساعت: 12:06

    اومدم شمال و بعد مدت ها همزمان با خواهرام اینجام‌‌...

    همیشه یا من نبودم و یا اونا....

    حس خوبیه....مثل قدیما....

    ویدئو نوشت:

    اینجا کجاست؟ مازندران زیبای من_ روستای مازیچال

    پاییزش همینقدر رویاییه ```...

    ما را در سایت ``` دنبال می کنید

    برچسب : نویسنده : donyayesaghua بازدید : 20 تاريخ : شنبه 13 آبان 1402 ساعت: 12:06

    درمانگرم جلسه ی پیش بهم گفت سارا یه چیزی که تا اینجا متوجهش شدم و برام جالبه اینه که تو اکثر دوستات پسرن.... درست میگم؟و دقیقا روز پیشش با بچه خرخون این مکالمه رو داشتیم که من داشتم راجب یکی از دوستام یه چیز براش تعریف میکردم... وسط حرفام گفتم آره خلاصه دختره فلان کارو کرد..‌‌گفت وایستا ببینم.... تا الان داشتی راجب یه دختر حرف میزدی؟ ```...
    ما را در سایت ``` دنبال می کنید

    برچسب : نویسنده : donyayesaghua بازدید : 20 تاريخ : شنبه 13 آبان 1402 ساعت: 12:06

    این روزام اینطوری میگذره که:میرم آزمایشگاه....مقاله میخونم....روزی یک ساعت کتاب میخونم...روزی یک قسمت سریال بدون زیرنویس میبینم که زبان یادم نره...تقریبا هر روز غروب با بچه ها میریم بیرون‌.....هفته ای یه بار مشاورم رو میبینم....ولی خب....بازم وقت اضافه دارم....و این وقت اضافه رو دوست ندارم....دلم میخواد روزام پر باشه و شب از خستگی زیاد نفهمم کی خوابم میبره...‌بعدا نوشت:یادم رفت بگم که دوبار در هفته هم میرم باشگاه ```...
    ما را در سایت ``` دنبال می کنید

    برچسب : نویسنده : donyayesaghua بازدید : 21 تاريخ : سه شنبه 2 آبان 1402 ساعت: 14:45

    این ویدئو از یکی از جاده های زیبای مازندرانِ جان جانانمه که انگار اون روز من تنها رهگذر اون جاده بودم!میدونید که من همیشه روی ویدئوهایی که اینجا میذارم، موزیک میذارم...این دفعه با صدای کیه؟ صدای قشنگ مهدی جانِ یراحی که اتفاقا امشب آزاد شده ```...
    ما را در سایت ``` دنبال می کنید

    برچسب : نویسنده : donyayesaghua بازدید : 24 تاريخ : سه شنبه 2 آبان 1402 ساعت: 14:45

    بچه خرخون چند روزه اعصاب معصاب نداره....میخواستیم باهم بریم یه جا....قرارمون دَم مترو بود....تو راه که بودم، بهم تکست داد گفت صبحانه خوردی‌‌؟گفتم آره خوردم. مگه تو نخوردی؟گفت چرا خوردم...گفتم حرکت کردی؟گفت یکم دیگه...وقتی همو دیدیم، دیدم نون و مربا آورده برام....گفتم دستت دردنکنه....ولی من گفته بودم صبحانه خوردم ```...
    ما را در سایت ``` دنبال می کنید

    برچسب : نویسنده : donyayesaghua بازدید : 22 تاريخ : سه شنبه 2 آبان 1402 ساعت: 14:45